شهیدعلى احمد قیطاسى در بخشی از وصیتنامه خود آورده است ” ما براى پیروزى دین خدا به حکم امام عزیز هجرت به سوى مرگ کردیم و راهى را مى رویم که نه تسلیم است و نه ترک مبارزه و از مرگ نمى هراسیم و عاشقانه خواهان آنیم”.
به گزارش فراخوان مقاله چهارمین کنگره بینالمللی فنآوری، ارتباطات و دانش از همدان، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هر چه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. «شهید» همان ستاره خاکنشین همیشه بیدار شبهای خون و آتش که تا لمس شعلههای بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه. عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگیاش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند. حالا میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… برگ سبزی تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. 5038/ تبرک لحطاتمان با شهیدعلى احمد قیطاسى بسم الله الرحمن الرحیم ان الدنیا سجن المومن و الجنة الکافر. خدایا! تو خود فرمودى که دنیا را براى مومن جهنم و براى کافران بهشت قرار دادى، خدایا! اکنون که دارم صحبتهایى را از خود براى دنیا باقى میگذارم تو خود بر این وصیتنامه ناظر باش که نکند قلمم به جاى زبانم خطا رود و کلمهاى که مستحق درگاهت نیست به زبان آورد. خدایا! تو در این لحظه شاهد باش که ما در این زمان از جنگ براى پیروزى دین تو به حکم امام عزیز هجرت به سوى مرگ کردیم و راهى را مى رویم که نه تسلیم است و نه ترک مبارزه و از مرگ هم نمى هراسیم و عاشقانه خواهان آنیم. بارالها! فرستاده تو محمد(ص) فرمود هنگامى که آخرالزمان میرسد شهادت، خوبان امت مرا گلچین میکند خدایا! من که خوب نیستم ولى به حق خوبانت مرا نیز جزو آنان محسوب نما. خدایا! در حقیقت تنها کسى که موجب شهادت حسین شد حر بود و تنها کسى که یار او شد و او را یارى کرد باز حر بود پس این تو بودى که در حال حر تحولى ایجاد کردى پس بیا و در حال من مقصر نیز تحولى ایجاد کن تا حر شوم و مثل او به شهادت رسم. خدایا! در حالى دارم کلمات را بر ورق جارى میسازم که اشک در چشمانم حلقه زده و دیگر هیچ کس و هیچ چیز را جز تو نمیبینم خدایا! تو را در حالى صدا میزنم که صدایم به هیچ کجا جز تو نمیرسد و جز تو فریادرسى ندارم پس دست این بنده گناهکارت را بگیر و او را ببخش و بیامرز. خدایا! زبان قاصر است که بتوانم در برابر این همه گناه از تو عذرخواهى کنم و کلمهاى را براى آمرزش تو بر زبان آورم، خدایا! تو خود خوب مى دانى که در راه به پیروزى رساندن انقلاب اسلامى که آن نیز گوشهاى از انقلاب حسین (ع) بود تمام تلاش خود را کردم و لحظه اى را براى دفاع از ناموس و حیثیت انقلاب آرام نداشتم، خدایا! عزم بر رزم کردیم براى کسانى که به نحوى قصد نابودى دین تو را کردند. خدایا! در پایان از تو مى خواهم بعد از من به خانوادهام مخصوصا مادرم صبرى عنایت کنی تا بتواند همانند حضرت زینب(س) در مقابل این همه مشکلات استوار بماند. از پدر و مادر عزیزم طلب عفو و بخشش دارم و امیدوارم آنان این فرزند حقیر را حلال کنند، از برادران عزیزم میخواهم بعد از من که مسئولیت آنان دشوارتر میشود در خدمت خانواده باشند و انقلاب را یارى کنند و در پیشرفت اهداف انقلاب نیز کوشش نمایند. از خواهران عزیزم میخواهم مرا حلال کنند و تقوا و پرهیزگارى پیشه سازند در پایان از تمامى اقوام و خویشاوندان نیز طلب حلالیت دارم و التماس دعا دارم. پایان پیام/ ۸۹۰۰۱