شهید على گودرزى در بخشی از وصیتنامه خود آورده است «نداى هل من ناصر ینصرنى اباعبدالله(ع) هنوز هست که ظهر عاشورا ندا سر داد کیست که مرا یارى کند، امروز حسین زمان خمینى عزیز همان ندا را میدهد بر ماست به نداى حسین زمان لبیک گفته و از انقلاب و از روحانیت در خط امام پشتیبانى کنیم».
به گزارش فراخوان مقاله چهارمین کنگره بینالمللی فنآوری، ارتباطات و دانش از همدان، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هر چه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. «شهید» همان ستاره خاکنشین همیشه بیدار شبهای خون و آتش که تا لمس شعلههای بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه. عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگیاش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند. حالا میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… برگ سبزی تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. ۵۰۴۶/ تبرک لحظاتمان با شهید على گودرزى بسم الله الرحمن الرحیم واعدوالهم ما استطعتم من قوه؛ هر چه نیرو دارید در راه خداوند به کار ببرید. الان که دارم این وصیتنامه را مینویسم هیچ دلبستگى به این دنیا ندارم و فقط امیدم به خداست، براى خدا به جبهه میروم و براى سربلندى اسلام و مسلمین، براى پیروزى امت مسلمان به رهبرى زعیم عالیقدر حضرت آیتاللهالعظمى امام خمینى خداوند انشاءالله اعمال ما را قبول کند و این جان ناقابل را که از خود اوست قبول کند. خدایا! امام را تایید بفرما و به عمرش بیفزا و عمر او را چون عمر نوح طولانى کن. دیگر علماى بزرگ ما را که دلشان به حال اسلام و خدمت به مسلمین میسوزد را حفظ کن، من در زندگى چیزى از مال دنیا ندارم که بخواهم آن را تقسیم کنم ولى مى توانم براى تمام دوستان آرزوى خوشبختى بکنم و اگر احیانا ناراحتى براى کسى ایجاد کردم مرا عفو و حلالم نمایید. اى پدر و مادرم! مرا ببخشید و حلالم کنید. آرى! مادرم مقام شهید خیلى بلند است با اولین قطره خونى که از هر شهید به زمین میریزد تمام گناهان او بخشیده میشود در کتاب وسائل الشیعه در ادامه ذکر شهید مینویسد که او نظر به وجهالله میکند، مادرم! آنقدر مقام شهید در پیشگاه الهى بلند است که در آن هنگامهاى که ضربات دشمن بر بدن من وارد مىشود شما نباید ناراحتى به خودتان راه بدهید، امیدوارم صبور باشید و دشمن را خوشحال نکنید. د ر تشییع جنازه من لباس سیاه نپوشید و گریه نکنید چون با گریه، دشمن را خوشحال میکنید، خداوندا! تو گواه باش که اگر به جبهه میروم به خاطر رضاى توست، من به جبهه میروم که رفتن من به جبهه خدمت به اسلام عزیز است. نداى هل من ناصر ینصرنى حضرت اباعبدالله الحسین(ع) هنوز هست که ظهر عاشورا ندا سر داد کیست که مرا یارى کند، امروز حسین زمان خمینى عزیز همان ندا را میدهد بر ماست به نداى حسین زمان لبیک گفته و از انقلاب و از روحانیت در خط امام پشتیبانى کنیم، من نیز به جبهه میروم که شاید خونم را پاى درخت شکفته اسلام عزیز بریزم منافقان به خود آیند و جلوی این انقلاب سنگ نریزند در آخر از شما اى مردم خواهشم این است که امام را تنها نگذارید. ما اهل کوفه نیستیم حسین تنها بماند مگر امت بمیرد امام تنها بماند خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار از عمر ما بکاه و به عمر رهبر افزا، والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. پایان پیام/ 89001